×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم
× چه سرنوشت غم انگیزی که کرم کوچک ابریشم تمام عمر قفس می بافت، ولی به فکر پریدن بود ...
×

آدرس وبلاگ من

dor3a.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/dor3a

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????

یه داستان کوتاه جالب؟!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟

روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است . تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد: گیرنده : همسر عزیزم موضوع : من رسیدم میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می اد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت . امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه !!

جمعه 6 خرداد 1390 - 6:50:01 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://bahanezendegi.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 5 تیر 1393   12:54:45 PM

http://bahanezendegi.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 5 تیر 1393   12:51:29 PM

گل رز زیبا

http://sma.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 12 اسفند 1392   9:04:38 PM

  کودکی به مامانش گفت: من واسه تولدم دوچرخه می‌خوام...

بابی پسر خیلی شری بود و همیشه اذیت می کرد...
مامانش بهش گفت: آیا حقته که این دوچرخه رو واسه تولدت بگیریم؟
بابی گفت: آره.
مامانش بهش گفت: برو تو اتاق خودت و یه نامه برای خدا بنویس و ازش بخواه به خاطر کارای خوبی که انجام دادی بهت یه دوچرخه بده.
نامه شماره یک
سلام خدای عزیز
اسم من بابی هست. من یک پسر خیلی خوبی بودم و حالا ازت می خوام که یه دوچرخه بهم بدی.
"دوستدار تو - بابی"
بابی کمی فکر کرد و دید که این نامه چون دروغه، کارساز نیست و دوچرخه ای گیرش نمیاد. برای همین نامه رو پاره کرد.
نامه شماره دو
سلام خدا
اسم من بابیه و من همیشه سعی کردم که پسر خوبی باشم. لطفاً واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده.
"بابی"
اما بابی یه کمی فکر کرد و دید که این نامه هم جواب نمیده، واسه همین پاره اش کرد.
نامه شماره سه
سلام خدا
اسم من بابی هست. درسته که من بچه خوبی نبودم ولی اگه واسه تولدم یه دوچرخه بهم بدی قول می دم که بچه خوبی باشم.
"بابی"
بابی کمی فکر کرد و با خودش گفت که شاید این نامه هم جواب نده، واسه همین پاره اش کرد. تو فکر فرو رفت، رفت به مامانش گفت که می خوام برم کلیسا...
مامانش دید که کلکش کار ساز بوده، بهش گفت خوب برو ولی قبل از شام خونه باش.
بابی رفت کلیسا، یه کمی نشست وقتی دید هیچ کسی اونجا نیست، پرید و مجسمه مریم مقدس رو دزدید و از کلیسا فرار کرد...!
بعدش مستقیم رفت تو اتاقش و نامه جدیدش رو نوشت.
نامه شماره چهار
سلام خدا !!

مامانت پیش منه! اگه می خواهیش، واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده.
"بابی"

http://sma.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 3 اسفند 1392   12:02:22 AM

یادم میاد تو سربازی رژه خوب میرفتیم میگفت گروهان خیلی خوب

حالا باید به تو هم گفت خیلی خوب هرچند که من فرمانده نیستم 

http://www.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 30 بهمن 1392   11:37:37 AM

mersi Aziz kheyli jaleb bood.

ali

alinori

http://www.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 4 دی 1392   5:56:29 PM

درسا جون خيلي جالب بود شاد باشي

www.cloob.com/mohsenhacker

ارسال پيام

دوشنبه 1 اسفند 1390   5:20:59 PM

امشب بغض های تنهایی من دوباره می شکند

چشمانم بس که باریده تحمل نور مهتاب را هم ندارد

آخ که چقدر تنهایم�

دل بیچاره ام بس که سنگ صبورم بوده خرد شده

و انگشتانم بس که برایت نوشته خسته

روبروی آئینه نشسته ام� آیا این منم؟؟!!

شکسته�

دلتنگ�

تنها�

تو با من چه کردی؟

شاید این آخرین زمزمه های دلتنگی ام باشد

دیگر هیچ نخواهم گفت�

اما منتظرم�

انتظار دیدن دوباره تو برای من اکسیر زندگیست

پس برگرد�

عاشقانه برگرد

برای همیشه

�����

http://sma.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 11 دی 1390   5:34:17 PM

ajab?

ey val khili bahal bod

www.cloob.com/mohsenhacker

ارسال پيام

جمعه 4 شهریور 1390   12:48:20 PM

heeeeeeeeeee. zane badbakht

http://mry_hbp.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 25 تیر 1390   9:20:18 PM

خیلی جالب بود

فکر کم یه لحظه جای اون زن باشیم چه حالی به ما دست میده؟ خدایش ترسناکه

یه سر به وبلاگ  من بزن نظرم بدار 

http://ashghshiraz.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 7 تیر 1390   1:13:03 PM

ago babosmat pishhhhh ma miyaiiiiiiiiiiiiiiiiiii

http://www.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 6 تیر 1390   2:48:01 PM

عزیزم خیلی جالب بود آفرین برشما

http://www.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 6 تیر 1390   2:48:01 PM

عزیزم خیلی جالب بود آفرین برشما

http://sourena.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 14 خرداد 1390   11:06:52 AM

  نمی دونم چرا حس بدجنسی بهم دست داد!!!!!!!!!

http://cheshmane_too.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 14 خرداد 1390   5:54:02 AM

mersi az ein ke to web lagam nazareto gozashti

dastanet jaleb bod

doste azizam ye kam matalebeto bishtar kon

mamnon 

http://www.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 13 خرداد 1390   7:42:55 AM

بیچاره زنه از چند طرف شوکه میشه

یکی از اینکه همسرش ایمیل داده

یکی از اینکه قراره بهش برسه

یکی از اینکه فردا شب خودشم باید بمیره

جالب بود مرسی

http://beny.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 12 خرداد 1390   4:42:14 PM

خیلی زیبا بود

آمار وبلاگ

10155 بازدید

20 بازدید امروز

21 بازدید دیروز

282 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements